با عرض سلام خدمت همه مشاورین و خوانندگان گل
همانگونه که شاید قبلا بعضی از دوستان با من آشنا شدند عرض کرده بودم که زندگی خیلی خوبی دارم (داشتم)
یک همسر خوب و مهربان و زندگی موفق و بدون دعوا و درگیری و همه چیز مناسب که باسختی و با کمک همسرم ساختیمش
امام بعداز حدود یک دهه از زندگی و رفع شدن مشکلات اولیه کم کم گویا اسب زیاده خواهی های من زین شد و تازه دیدم که با یک خانمی که فقط فکر و ذکرش زندگی غذا پحتن ، تمیز کردن خونه و رسیدگی به بچه هاس طرفم .نه عشوه ای نه نازی نه آرایشی خلاصه از خصوصیات زنانگی هیچ نداشت.(البته از نظر جنسی هیچ گونه کم کاری مشاهده نمیشه)
اگه یادتون باشه به فکر گرفتن زن دوم افتادم و به لطف دوستان از این کار پشیمون شدم و سمتش هم نرفتم.
با توصیه های شما تلاش کردم که خلقیاتش و تغییر بدم و هرکاری که دوستان و مشاوران گرام گفتن انجام دادم
اما فقط کمی در لباس پوشیدن تغیر کرد ولی خیلی جزیی
من هم از این موضوع گذشتم و بخاطر خوبی های زیادش دیگه بهش فکر نکردم و تصمیم گرفتم که بسوزم و بسازم
تا این که چند روز پیش برای اولین بار با شروع یه بجث نامناسب از طرف ایشون تو روش زدم که من می سوزم و می سازم
حالا روابطمون سرد و بی روح شده
من که علاوه بر اون داغی که داشتم و امروزی بودنم خودمو در حد یه مرد ساده وخیلی مظلوم تنزل دادم دیگه باید چکار می کردم؟